
چکیده
اعتصابات معلمان، پدیدهای مهم در جنبشهای کارگری آمریکای لاتین است که نشاندهندۀ مشکلات ساختاری در نظامهای آموزشی این منطقه است. این مقاله به بررسی اعتصابات معلمان در سه کشور آرژانتین، برزیل و مکزیک بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲ میپردازد. این پژوهش، تفاوتهای مهمی را در میزان و نوع اعتصابات در بخشهای دولتی و خصوصی، اختلافات بین ایالتهای مختلف در هر کشور و سطوح گوناگون مذاکرات کارگری که اعتصابات در آنها رخ دادهاست، نشان میدهد. برای درک بهتر این پدیده، از چارچوب نظری «نظامهای کارگری معلمان» استفاده شدهاست که به بررسی نقش اتحادیهها، کنترل نیروی کار و ساختارهای چندسطحی نظام کارگری در هر کشور میپردازد.
مقدمه
اعتصابات معلمان همیشه از مهمترین ابزارهای کنشگری در جنبشهای کارگری بودهاست. در آمریکای لاتین، اتحادیههای معلمان نقش کلیدی در سیاستهای آموزشی و اجتماعی داشتهاند و اعتصابات آنها نهتنها شرایط کاری را بهبود بخشده، بلکه بر جهان سیاست نیز تأثیرگذار بودهاست. پژوهشهای قبلی بیشتر بر روی اتحادیههای رادیکال و دورههای ناآرامی کارگری شدید تمرکز داشتهاند. این مقاله، با استفاده از دادههای آماری از سه کشور آرژانتین، برزیل و مکزیک، تصویری جامعتر از اعتصابات معلمان در بازهای دهساله ارائه میدهد. انتخاب این سه کشور بهخاطر شباهتهای آنها در ساختار آموزشی، تأثیر دولتهای فدرال بر شرایط کاری معلمان و وجود اتحادیههای قوی کارگری بودهاست. این مقاله بر آن است تا نشان دهد که تفاوتهای میان این کشورها، بهویژه در ساختارهای اتحادیهای، نقش دولت در تنظیم روابط کار و میزان کنترل نیروی کار، چگونه بر شدت و نوع اعتصابات تأثیر گذاشته است.
چارچوب نظری: نظامهای کارگری معلمان
مفهوم «نظام کارگری» برای بررسی روابط کار و سرمایه به کار میرود. این مفهوم شامل روابط اجتماعی و نهادی است که کارگران و کارفرمایان را در چارچوبی پایدار ولی متغیر قرار میدهد. این چارچوب برای درک اعتصابات معلمان از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا نشان میدهد که کنترل نیروی کار، سازماندهی اتحادیهها و انگیزههای معلمان چه تأثیری بر اعتصابات میگذارند. سه عنصر کلیدی در این چارچوب بررسی شدهاند:
نقش عوامل انسانی (Agency): اتحادیههای معلمان، دولت و نیروهای اجتماعی در شکلگیری اعتصابات نقش دارند. دولت نقش مهمی در تعیین قوانین کار و شرایط شغلی معلمان دارد. اتحادیههای معلمان از طریق سازماندهی اعتصابات و مذاکرات جمعی، میتوانند بر ساختارهای کارگری تأثیر بگذارند. جنبشهای اجتماعی محلی در شکلدهی اعتراضات معلمان نقش دارند.
کنترل نیروی کار: در مدارس خصوصی، کنترل نیرو شدیدتر است. در مدارس دولتی، امنیت شغلی بیشتر است و اعتصابات گستردهتری رخ میدهند.
ساختار چندسطحی نظام کارگری: در هر کشور، سطوح مختلف تصمیمگیری (دولت فدرال، ایالتها، شهرداریها) بر روی نظام کارگری معلمان تأثیر دارند.
روششناسی
این مطالعه از دادههای آماری مربوط به اعتصابات معلمان در سه کشور استفاده کرده است که از منابع رسمی و تحقیقات میدانی به دست آمدهاند:
در آرژانتین، دادهها از وزارت کار و امنیت اجتماعی گرفته شدهاست.
در برزیل، دادهها از نظام نظارت بر اعتصابات مؤسسۀ مطالعات اقتصادی و اجتماعی (DIEESE) جمعآوری شدهاست.
در مکزیک، از پایگاه دادههای خبری و تحلیل اخبار روزنامۀ «La Jornada» برای تکمیل اطلاعات استفاده شدهاست.
این دادهها به مقایسۀ اعتصابات در مدارس دولتی و خصوصی، تفاوتهای بین ایالتها و سطح مذاکرات کارگری کمک میکنند.
اتحادیههای معلمان در آرژانتین، برزیل و مکزیک
در هر کشور، اتحادیههای معلمان ساختارها و نقشهای متفاوتی دارند. در مکزیک، اتحادیۀ SNTE بزرگترین اتحادیۀ معلمان است، اما در برخی ایالتها، شاخۀ رادیکالترِ CNTE نیز تأثیرگذار است. در آرژانتین، اتحادیۀ CTERA تأثیر زیادی بر سیاستهای آموزشی و اعتصابات ملی دارد. در برزیل، فدراسیون ملی کارگران آموزش (CNTE) نقش اساسی در سازماندهی اعتصابات ایالتی و ملی دارد.
در ادامه به گرایش سیاسی اتحادیهها میپردازیم. در آرژانتین، CTERA که گفتیم از قدرتمندترین اتحادیههای معلمان است، در سیاستگذاریهای آموزشی و اعتصابات ملی نقش اساسی دارد. این اتحادیه بهطور سنتی به جناحهای چپگرا و سیاستمداران مترقی نزدیک بوده است. در برزیل، فدراسیون ملی کارگران آموزش (CNTE) که نمایندۀ معلمان بخش دولتی است، معمولاً به جریانهای چپگرا گرایش دارد و در دورههای مختلف از دولتهای مترقی حمایت کردهاست. در مکزیک، CNTE که شاخۀ معترض و رادیکالِ اتحادیۀ SNTE محسوب میشود، رویکردی چپگرا و ضدنئولیبرالی دارد و بارها علیه اصلاحات آموزشی دولتهای راستگرا دست به اعتصاب زدهاست. در برزیل، پس از تصویب حداقل دستمزد معلمان در سال ۲۰۰۸، که در دوره یک دولت چپگرا اجرا شد، میزان اعتصابات محلی و ایالتی افزایش یافت، زیرا معلمان برای اجرای کامل این سیاست فشار وارد کردند.
اعتصابات معلمان در آرژانتین، برزیل و مکزیک
تفاوت بین مدارس دولتی و خصوصی
دادهها نشان میدهد که اعتصابات عمدتاً در مدارس دولتی رخ میدهند. زیرا در مدارس خصوصی، کنترل نیروی کار شدیدتر است. معلمان مدارس دولتی امنیت شغلی بیشتری دارند و بنابراین امکان اعتراض و اعتصاب برای آنها بیشتر است. در مکزیک، هیچ اعتصابی در مدارس خصوصی ثبت نشدهاست، درحالیکه در آرژانتین و برزیل، مشارکت معلمان بخش خصوصی در اعتصابات اندک اما قابل توجه بودهاست.
تفاوتهای بین ایالتها
بین ایالتهای مختلف در هر کشور تفاوتهای قابلتوجهی در میزان اعتصابات وجود دارد. در برزیل، ایالت پیائو بیشترین روزهای اعتصاب را داشتهاست، درحالیکه ایالت ماتو گروسو دو سول کمترین میزان را داشته است. در آرژانتین، استانهای چاکو و سانتا کروز بیشترین میزان اعتصاب را داشتهاند. در مکزیک، اعتصابات تقریباً به ایالتهای اوآخاکا، چیاپاس، گوئررو و میچوآکان محدود شدهاست که CNTE در آنها نفوذ زیادی داشتهاست.
سطح مذاکرات و اعتصابات
اعتصابات در سطوح مختلف رخ دادهاند. در مکزیک، بسیاری از اعتصابات علیه اصلاحات آموزشی دولت فدرال انجام شدهاند. در آرژانتین، میزان اعتصابات ملی بسته به تغییرات دولتها متفاوت بودهاست. در دورۀ دولت راستگرای ماکری (۲۰۱۵–۲۰۱۹)، اعتصابات افزایش یافت، در حالی که در دولتهای چپگرای کریستینا فرناندز و آلبرتو فرناندز، سطح اعتصابات ملی کمتر بود. در برزیل، اتحادیهها تلاش کردهاند تا اعتصابات را در سطح ملی هماهنگ کنند. پس از تصویب حداقل دستمزد معلمان در سال ۲۰۰۸ که در دورۀ دولتی چپگرا اجرا شد، میزان اعتصابات محلی و ایالتی افزایش یافت؛ زیرا معلمان برای اجرای کامل این برنامه فشار وارد کردند.
نتیجهگیری
این پژوهش نشان میدهد که اعتصابات معلمان در برزیل، آرژانتین و مکزیک تحت تأثیر سه عامل اصلی قرار داشتهاند:
نقش عوامل انسانی: اتحادیههای معلمان، سیاستمداران و جنبشهای اجتماعی نقش کلیدی در شکلگیری و جهتدهی اعتصابات دارند.
کنترل نیروی کار: تفاوت در میزان کنترل بر معلمان بخش دولتی و خصوصی، اختلاف در میزان اعتصابات را توضیح میدهد.
ساختار چندسطحی نظام کارگری: سیاستهای دولت فدرال، ایالتی و محلی تأثیر مستقیمی بر میزان اعتصابات و مذاکرات کارگری دارند.
این پژوهش از چارچوب «نظام کارگری معلمان» برای تحلیل دادهها استفاده کردهاست و نشان میدهد که اعتصابات معلمان را نباید صرفاً پدیدهای مستقل و منفصل در نظر گرفت، بلکه باید آن را در بستر روابط کارگری و سیاستهای دولتی تحلیل کرد. یافتههای پژوهش تأکید میکنند که اعتصاب معلمان بیش از آنکه واکنشی ساده به شرایط کاری باشد، بازتابی از تعاملات پیچیدۀ میان دولت، اتحادیههای کارگری و جامعه است. در این راستا، تحلیل تفاوتهای میان کشورها و همچنین میان ایالتهای مختلف نشان میدهد که هرچند عوامل کلی تأثیرگذار بر اعتصابات مشترک هستند، اما شدت و الگوی این اعتصابات بسته به ساختار نهادی، سنتهای اتحادیهای، و سیاستهای دولتها متفاوت است. برای مثال، در مکزیک، اختلافات دروناتحادیهای و ظهور جناحهای رادیکال مانند CNTE منجر به افزایش اعتصابات در برخی ایالتها شد، در حالی که در آرژانتین، ساختارِ متمرکزتر اتحادیهها و حمایت سیاسی متغیر، بر شدت و فراوانی اعتصابات تأثیرهای بعضاً منفی گذاشتهاست. در برزیل نیز، تأثیر حداقل دستمزد ملی معلمان در سال ۲۰۰۸ نشان میدهد که سیاستهای کلان اقتصادی ممکن است به طور مستقیم بر روندهای اعتصاب تأثیر بگذارند.
از دیگر یافتههای پژوهش این است که در تمام کشورها، اعتصابات عمدتاً در بخش آموزش عمومی رخ دادهاند؛ این امر نشاندهندۀ کنترل بیشتر بر نیروی کار در مدارس خصوصی است. معلمان مدارس خصوصی، بهخاطر ثبات شغلی کمتر و کنترل مدیریتی شدیدتر، کمتر در اعتصابات شرکت کردهاند. این الگو در مکزیک واضحتر است، جایی که تقریباً هیچ اعتصابی در مدارس خصوصی ثبت نشده است؛ در آرژانتین اما، معلمان مدارس خصوصی بیشتر به همراه معلمان بخش دولتی اعتصاب کردهاند.
تحلیل چندسطحی این پژوهش نشان میدهد که اعتصابات معلمان ممکن است نقش دوگانهای در نظامهای کارگری داشته باشند؛ از یک سو، ممکن است چالشی برای ثبات نهادی باشند. عواملی مانند تفاوت در ساختار اتحادیهها، تغییرات در حمایتهای سیاسی و یا مشکلات در کنترل نیروی کار باعث اختلال در عملکرد نهادهای موجود میشوند. در این زمینه، نهادهای دولتی یا اتحادیهای که نقش مهمی در مدیریت و سازماندهی اعتصابات دارند، ممکن است تحت تأثیر این تغییرات قرار بگیرند و نتوانند به صورت مؤثر و پایدار عمل کنند. این وضعیت ممکن است منجر به عدم کارایی، کاهش مشروعیت و یا ضعف در فرایندهای تصمیمگیری و مذاکرات شود که بر ثبات کلی نهادها تأثیر میگذارد. از سوی دیگر، اعتصابات معلمان ممکن است بخشی از روند عادی مذاکرات و چانهزنیهای کارگری تلقی شوند. این مسئله بهویژه در مورد برزیل و آرژانتین دیده میشود، جایی که اعتصابات معلمان در بسیاری از ایالتها منظماً رخ میدهند و به بخشی از فرایند مذاکره تبدیل شدهاند. در مقابل، در مکزیک، اعتصابات بیشتر نقش اعتراضهای شدید و مختلکنندۀ ساختار آموزشی را دارند.
برای درک بهتر اعتصابات معلمان، تحلیلها باید از سطح ملی فراتر رفته و به تفاوتهای منطقهای و محلی توجه کنند. تاریخچۀ اتحادیهها، سیاستهای دولتهای محلی و تحولات اجتماعی و اقتصادی نقش مهمی در شکلگیری الگوهای اعتصاب دارند.



